⛔انسان جهان امروز چون از پيگيري آثار مکتوب عالمانِ اهل خلوت غافل شده، مجبور است با رُمّان هاي عادي و سطحي خلوت خود را پُر کند، در حالي که مي توانست در اين خلوت ها خود را به اوج روحانيتي برساند که عالمان و حکيمان در آن به سر مي برند.
?پديده ي رمان خواني که در فرهنگ غربي معمول است غير از مطالعه ي زندگي بزرگان است که موجب تذکر براي بهتر زندگي کردن است. آري بعضاً رُمان ها نمايش نمونه ي ايده آل يك زندگي است، که کار با ارزشي است ولي آنچه فعلاً غالب است، رمان هايي است که براي از بين بردن اوقات فراغت نوشته مي شود. ……..
?يك وقت قصه خودمان را در صورت هاي واقعي و توجه به ابعاد آرماني مي خوانيم كه توسط بزرگان نوشته شده است، ولي يك وقت قصه هاي سرد و بي روحي را براي از بين بردن اوقات فراغت مي خوانيم. در مطالعه ي نوع دوم است که ارزش مطالعه کم مي شود و انسان ها از مطالعه سرخورده مي گردند.
?دنياي امروز به جهت ضعف موضوعات در بدترين شرايط فکري و مطالعاتي قرار دارد و بيشتر اداي مطالعه را در مي آورد، ما مسلمانان اگر به سراغ متون اصلي خود برويم عالي ترين موضوعات را داريم، ولي متأسفانه از متون اصلی خود فاصله گرفته ايم و گرفتار بحث بر روي موضوعات سطحي و تکراري هستيم.
?موضوع مطالعه اگر درست مديريت شود، يک طرفش توجه به حقايقي است که غذاي جان انسان ها است، و يک طرفش شناختن راه هاي هلاکت است تا ما هم چون فرو افتادگان در هلاکت ها، هلاک نشويم.
?متأسفانه بي مطالعه گيِ خود را با اداي مطالعه بر روي موضوعات سطحي پنهان مي كنيم، به طوري که در مورد خيلي چيزها کتاب مي خوانيم اما همت نمي کنيم در مورد آن چيزهايي که بايد کتاب بخوانيم، کتاب بخوانيم.
افراد معمولي كتاب هايي …..مي نويسند، كه نويسنده ي آن با خيالات خودش خواننده را بازي مي دهد، بدون آن که نظري به عالم بالاتر از عالم ماده داشته باشد، و بدتر از آن رُمان هايي است که در چندين جلد با طرح شخصيت هايي همطرازِ آدم هاي سطحي و عادي که به دنبال ماجراجويي هستند، وقت ما را از بين مي برند و با طرح اين نوع شخصيت ها، ناخودآگاه شخصيت جوانان ما را دعوت به آن نوع اعمال مي کنند.
?امروزه رمان هايي نوشته مي شود که انعكاس شخصيت انسان هايي است که به فساد تن داده اند، بدون آن که بخواهند آن زندگي را تغيير دهند، اين ها، رمان هايي است كه در واقع خلوت بشر را ضايع مي كند، و اگر از اين گونه مطالعات فاصله نگيريم و براي مطالعات خود موضوعات خاصي را تعيين نکنيم زندگي ما مي شود زندگي افرادي که «هر دم به كاري» هستند.
?جوان باید دستش از کتاب رها نشود؛ کتاب بخواند، همه جورش را بخواند، در همین دورهی جوانی بخواند. این ذخیرهی حافظه را که بینهایت دارای ظرفیت است، هرچه می توانید، در دورهی جوانی پر کنید.
?ما هرچه در جوانی در حافظه انباشتیم، امروز موجود است؛ هرچه در دوران پیری - که بنده همین حالا هم با همهی گرفتاریها، بیش از جوانها مطالعه می کنم - به دست میآوریم، ماندگاری ندارد. الان شما جوانید. این منبع قیمتىِ ارزشمند را از اطلاعات ارزشمند، از آگاهیهای مفید و لازم در زمینههای مختلفی که برای تبلیغ به آنها احتیاج دارید، هرچه می توانید، انباشته کنید؛ از این استفاده خواهید کرد.
? من در دوران جوانی زیاد مطالعه می کردم. غیر از کتاب های درسی خودمان که مطالعه می کرد و می خواندم؛ هم کتاب تاریخ؛ هم کتاب ادبیات؛ هم کتاب شعر؛ هم کتاب قصه و رمان می خواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمان های معروف را در دوره نوجوانی خواندم. شعر هم می خواندم. من در دوره نوجوانی و جوانی؛ با بسیاری از دیوا های شعر آشنا شدم. به کتاب های تاریخ علاقه داشتم و چون درس عربی می خواندم و با زبان عربی آشنا شده بودم؛ به حدیث علاقه داشتم.
? الآن حدیثی یادم است که آنها را در دوره ی نوجوانی خواندم و یادداشت می کردم. احادیثی را که دیروز یا همین هفته نگاه کرده باشم؛ یادم نمی ماند؛ مگر اینکه یادآوری وجود داشته باشد؛ اما آن هایی را که در آن دوره خواندم؛ کاملا یادم است.
? شماها واقعاً باید دوره ی نوجوانی و جوانی را قدر بدانید. هر چه امروز مطالعه کنید؛ برایتان می ماند. این دوره ی نوجوانی و جوانی؛ برای مطالعه و یاد گرفتن؛ دوره ی خیلی خوبی است؛ واقعاً یک دوره ی طلایی است و با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست. من می بینم با اینکه درس های موجود از لحاظ حجم و محتوا خیلی سنگین نیست؛ اما بعضی از جوانان ما فرصتی برای خودشان نمی بینند که بتوانند مطالعات جنبی بکنند؛ در حالی که به نظر من جوان می تواند هم درس بخواند؛ هم مطالعه کند و هم ورزش کند.
آخرین نظرات