وقتی تلقّی عمومی از دین، صحیح نباشد اگر بگویید «دین این را از ما خواسته» مخاطب احساس زورگویی میکند
سؤال: اساساً وقتی شما بخواهید به زبان دینی حرف بزنید بخشی از جامعه قبول نمیکنند، مثلاً بخشی از جامعه قصد ندارند در انتخابات مشارکت کنند چون میگویند اصلاً دین باعث شده است ما به اینجا برسیم! با این جماعتی که فکر میکنم جماعت معتنابهی هستند و اَکت اجتماعی زیادی هم دارند و همزبانی هم میتوانند در خارج از مرزهای جغرافیایی پیدا کنند، چگونه باید صحبت کرد؟
وقتی تلقّی عمومی از دین صحیح نیست، ما تا میگوییم «دین این را گفته است…. دین این را از ما خواسته…» اکثریت مخاطبان احساس زورگویی میکنند، یعنی احساس میکنند به زور یک چیزی به آنها تحمیل شده است. مثلاً آنجایی که ما میگوییم «دین گفته حجاب…» یک دفعهای اصلاً یکسری دشمن حجاب، خود به خود درست میکند. کسی که از حجاب خوشاش نمیآید میگوید «تو با این حرف، من را بیدین کردی» تا آن کسی که از دین خوشاش نمیآید، سرِ همین حجاب، تسویه حساب میکند. این برداشت ناصحیح از دین-به قول حضرت امام- مثل همان برداشتی است که در قرون وسطی از دین مسیحیت در ذهنها جاافتاده و متأسفانه در جامعۀ ما هم، هنوز این برداشت نادرست از دین وجود دارد.
اگر ما تکلیف دینی و امر دینی این را به این صورت جا بیندازیم، آنوقت با توجه به برداشتی که اکثر مردم جامعۀ ما از دین دارند، وقتی بگوییم «انتخابات یک امر دینی است» خیلی اثر منفی خواهد داشت. به ویژه در قشرهایی که تحت تأثیر افکار رسانهای غربی هستند، یا تحت تأثیر صدای آن کسانی هستند که صدایشان بلند است و دنبال سکولاریزه کردن جامعه هستند.
با ادبیات واقعگرایانه و عقلانی باید سراغ تبلیغ دینیِ انتخابات برویم / لزوم شرکت در انتخابات را از نظر عقلانی به مردم نشان دهیم
ولی عرض بنده این است، اینکه مقام معظم رهبری میگوید «اگر کسی با من هم مخالف است، بهخاطر کشورش بیاید رأی بدهد» خود این هم یک گزارۀ دینی است؛ چون گزارۀ عقلانی است. شرکت کردن در انتخابات هم چون یک امر عقلانی است یک دستور الهی است. اصلاً دین چیزی جز واقعبینی نیست. ما با این ادبیات؛ یعنی با ادبیات عقلانی، واقعگرایانه و واقعبینانه باید سراغ تبلیغ دینی انتخابات برویم.
اگر این دو تا ترکیب را در کنار همدیگر رعایت کنیم، بهنظرم مشکل حل میشود. یعنی آدم صددرصد بیدین هم نه میتواند اعتراضی بکند نه نفرتی در دلش ایجاد بشود. ما میگوییم «انتخابات یک امر عقلانی هست یا نه؟ خُب چون شما این امر عقلانی را زیر پا گذاشتی، خدا روز قیامت تو را مؤاخذه میکند» هر امر عقلانی دیگری و هر دستوری که خدا داده است، عقلانی است. اصلاً انتخابات فرصتی است که ما برداشت از دین را نزد مردم درست کنیم.
باید این را جا بیندازیم که دین مساوی است با عقلانیت و عقلانیت مساوی است با دین
بنده نگرانیِ برخی از دوستان را حدس میزنم؛ مثلاً اینکه ممکن است بعضیها که در تولید ادبیات واقعبینانه و عقلانی ناتوان هستند، برای این موضوع که «انتخابات یک تکلیف هست» چهار تا گزاره درست کنند، و از آن طرف، خیلی از سایتها بیایند و طنزش را درست کنند و مثلاً بگویند «همین دین است که ما را بدبخت کرده…» اما هیچکس نمیگوید «همین عقل است که ما را بدبخت کرده!» چون همه میدانند هر کسی بدبخت بشود در اثر بیعقلی است.
اینکه «دین مساوی است با عقل و عقل مساوی است با دین» برای مردم جا نیفتاده است لذا بعضیها بد برداشت میکنند. اگر ما در مقام بیان بُعد تکلیفیِ انتخابات و بُعد دینی انتخابات، بتوانیم همزمان جا بیندازیم که دین مساوی است با عقلانیت و عقلانیت مساوی است با دین، بُرد کردهایم. این را میتوانیم بیان کنیم و هیچ عارضهای هم ندارد.
اگر یک پزشک اشتباه کند و بیمارش بمیرد، جامعه علیه علم پزشکی قیام نمیکند
بله؛ خیلیها رفتار اشتباه چند نفر دیندار را به پای دین میگذارند و میگویند «دین ما را دلزده کرده است». ما به اینها میگوییم: حتی در علوم تجربی هم ممکن است یک عالم و دانشمند، اشتباه کند. مثلاً اگر یک پزشک دچار اشتباه بشود و بد تشخیص بدهد و بیمار او از دنیا برود یا برای همیشه فلج بشود، هیچ وقت جامعه و مردم علیه علم پزشکی قیام نمیکنند. میگویند این مورد اشتباه بوده است. هیچکس بیمارستانها و دانشگاههای پزشکی را تعطیل نمیکنند. میگویند این پزشک اشتباه کرده است یا دانش بشری هنوز به اینجا نرسیده است. اما بالاخره چارهای نیست و ما باید با دانش جلو برویم.
متأسفانه ما دین را بیشتر به صورت قبیلهای معرفی کردیم. مثلاً گفتیم «ما دینداران، ما معتقدین، ما گروه خاصی که به یک اعتقادات ویژهای ملتزم شدهایم…» یک «ما» درست کردیم و دین را از جریان عقل و از جریان علم جدا کردیم. دوستان گفتند که یک طلبه اگر باسوادیاش و هوشمندیاش را نشان بدهد مردم حرفش را قبول میکنند. بنده این را هم اضافه میکنم که اگر کسی عاقلبودن خودش را نشان بدهد مردم حرفش را قبول میکنند. ما متأسفانه دین را به عنوان یک مقولۀ عقلانی جا نینداختیم.
مردم رفتار و عملکرد غلط دینداران را پای دین میگذارند و ناراحت میشوند و احساس ضدّیت میکنند و این آثار را دارد که ما داریم میبینیم. ولی امیدوارم ما عقلانیت انتخابات و عقلانیت دین و اینکه اساساً دین بهدنبال یکسلسله امور عقلانی هست را بتوانیم خوب جا بیندازیم. ما طلبهها معمولاً بیانمان ضعیف است؛ ما طلبهها بیانمان یا متأثر از فقه است یا متأثر از کلام است و هر دوتای اینها یک ضعفهایی برای گفتگوی با مردم دارد. این باید در جای خودش مفصّل بحث بشود.
ایتاد پناهیان