4حق پدردر کلام امام
دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اَللَّه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا حَقُّ اَلْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ قَالَ لاَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لاَ يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لاَ يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لاَ يَسْتَسِبُّ لَهُ .
الکافي ؛ ج 2 , ص 158
موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: مردى از رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود (كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند).
اصول کافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج 3 , ص 231
مهندسی غمها و شادیها از نگاه امیرالمؤمنین «علیهالسلام»
امیرالمؤمنین «علیهالسلام» میفرمایند:
«فلیکن سرورک بِما نِلتَ من آخرتک و لیکن أسفک علی ما فاتک منها، و ما نِلتَ من دّنیاک فلا تکثر بِهِ فرحاً و ما فاتکَ منها، فلا تأسَ علیه جَزعا و لیکن همّکَ فیما بعد الموت»
باید شادی خود را به بخشی از آخرت که آن را به دست آوردهای، اختصاص دهی و غصههایت را به آن مقدار که از دست دادهای. اگر از امور دنیا چیزی به تو رسید، ذوقزدگی نکن و برای آنچه از دست دادهای جزع و فزع منما. و تمام همتِ خود را برای بعد از مرگ قرار بده.
این کلام امیرالمؤمنین «علیهالسلام» پیرامون مهندسی غمها و شادیها به قدری اعجابانگیز، کامل و رهگشاست که ابن عباس اقرار میکند که به غیر از صحبتهایی که از پیامبر آموخته است، از هیچ سخنی تا به این حد، سود نبرده است.
فراموش نکنیم که عمل نمودن به این روایت امیرالمؤمنین «علیهالسلام»، تنها در صورتی امکانپذیر است که انسان ماهیت جنینی خود را در رحم دنیا باور کرده و به دنبال کسب تجهیزات و داراییهای لازم برای زندگیِ بعد از تولدش باشد.
این نکته را هرگز از خاطر نبریم که هر چند تولد به یک شرایط زیستیِ جدید که بینهایت زیباتر، کاملتر، جذابتر و پیچیدهتر از دنیا است، بسیار شیرین و با شکوه است، اما همین تولد میتواند برای انسان بسیار خطرساز و عذابآور نیز باشد.
اگر نَفسِ کسی تجهیزات و داراییهای لازم را برای زندگی در شرایط پیچیدهی آخرت کسب نکرده باشد، درست مانند جنینی که ناقص به دنیا متولد میگردد، بعد از تولد به برزخ با مصیبتهای عظیمی رو به رو خواهد شد. داراییهای نفس، اَمری حقیقی و فردی است از همین رو هیچ کس نمیتواند بار گناهِ دیگری را به دوش بکشد … «لا تَزرُ وازرهٌ وِزرَ اُخری».
تمام اعمال و نیاتِ انسان در دنیا، به نفس او شکلی حقیقی میبخشند، به طوری که نفسِ هر انسان، در هنگام تولد، شکلِ نهایی ِ خود را دریافت کردهاست.
برای مهندسیِ نظام غمها و شادیهایمان مطابق با کلام امیرالمؤمنین «علیهالسلام»، لازم است در طول روز چندین بار میزانِ سلامتِ نفسِ خود را بسنجیم، در نتیجه برای آن مقدار از داراییهایِ آخرتی خود که به لطف پروردگار در نفسمان تثبیت شدهاند شاده بوده و برای بیماریها و امراضی که هنوز در نفسمان پایدار اند، غمگین باشیم. لازم است بارها در طول روز از خود بپرسیم «آیا من برای ملاقات با رسول الله آمادهام؟ آیا من خود را به عنوان فرزند حقیقیِ امام زمان باور کردهام؟ آیا من برای پدر حقیقیام، سرباز مؤثری هستم؟ آیا من در هنگام تولد، به بهشت وارد میشوم و یا اینکه جای من در کدام نقطه بهشت است؟ آیا من شرایط زیستن در کنار اشرافِ بهشت را دارم؟»
اساساً کسی که درگیر چنین سؤالاتی است، دیگر به غمی، جز غمهای انسانی، فرصتِ ورود به قلبش را نداده و برای چیزی جز تقربش به خدا و امام زمانش شاد نمیگردد. هر چه سطح غمهای آخرتی انسان بالاتر میرود، او شادتر، آرامتر، مهربانتر و قویتر زندگی خواهد کرد.
نعمتهای دنیایی، وسیلههای امتحان انسانها هستند و بزرگترین خطرشان نیز، غفلتآفرینی برای آنهاست. آیا برای چنین وسیلههای خطرآفرینی ذوقزدگی شایسته است؟
از سویی مصائب دنیا و از دست دادنهای دنیایی نیز ابزارهایی برای تراشِ نفسِ انسان و تشبّه او به الله میباشند.
بسیاری از اسماءالهی که ثروتهایِ حقیقیِ انسان اند، در لابهلای مشکلات و شرایطِ پرتضاد کسب میشوند.
در حقیقت، فقدانها، مشکلات و تضادها، عواملی برای قدرت گرفتن روح و رسیدنِ آن به سلامتیِ کامل میباشند و جزع و فزع در این شرایط، روح را از کسب قدرت بازداشته و دچار فشار و اضطراب مینماید. از سویی جزع و فزع اجر اُخروی انسان را نیز نابود میکند. بنابراین اگر کسی مشکلی را برای اما ایجاد نمود و یا بستری پرتضاد برایمان مهیا ساخت؛ قُر نزنیم، ایرادگیری و سرزنش نکنیم و از این نردبان بلند بالا رویم.
و علی «علیهالسلام»، تمام ماجرایِ غمها و شادیهای حقیقیِ انسانها در یک جمله در آخر کلام خویش بیان میفرمایند:
«تمام همّ خودت را برای آخرتت قرار بده.»
دلشورهها، اضطرابها و نگرانیهای ما نشان میدهند که همّ هر کدام از ما در زندگی در کدام جهت است. ممکن نیست بدون آنکه خود را به عنوان موجودی ابدی باور کنیم، بتوانم تمام همّ خود را در آخرتسازی قرار دهیم. باید برای این منظور، عاشق خودِ حقیقیمان شویم و شراط تغذیه و رشد این «خود حقیقی» را فراهم کنیم. بدون اخذ انرژی از منبع قدرت، مَحال است بتوانیم نفس خود را در فعالیتهای روزانهی خود، شاد و آرام نگه داریم.
استاد محمد شجاعی
نمونۀ اعلای محبت
در افکار عمومی، محبت مادر به فرزند ضربالمثل است، اما در احسن القصص قرآن، نمونۀ اعلای محبت، محبت پدر به فرزند است. نکتۀ اصلی داستان سورۀ یوسف، عشق زلیخا به یوسف نیست، بلکه محبّت یعقوب به یوسف است که یعقوب در فراق فرزندش از شدت محبت و فراق او چشمانش سفید میشود و بوی پیراهن یوسف را از فرسنگها دورتر متوجه میشود و با بوی پیراهنش بینا میشود. محبت ابراهیم به اسماعیل نمونۀ دیگری از محبت پدر به فرزند در قرآن است.
استاد علیرضاپناهیان
اگر حرمت پدر در جامعه و خانواده افزایش پیدا کند
…هر چه حرمت پدر در جامعه و خانوادههای ما افزایش پیدا کند، برآیند کلی آن این خواهد بود که ظلم در خانوادهها کمتر خواهد شد. درست برعکس آنچه که بعضی از حقوقدانان فکر میکنند که هر چه بیشتر دست و بال مردها بسته شود، کمتر ظلم میکنند، تجربۀ غرب نشان داده که زن در غرب مظلومتر از شرق و کشورهای اسلامی است…
استاد علیرضا پناهیان
روز پدر مبارک….