20- غرب‌زدگي؛ جهلِ نسبت به غرب و غفلت از تقدير تاريخي خودمان است و انقلاب اسلامي عاملي شد تا غرب‌زدگان تقدير اين ملت را در اختيار نداشته باشند تا جامعه را گرفتار انواع بحران‌ها نمايند.
زيرا دگرگوني تفکر از طريق نظريه‌ها و تئوري‌ها حاصل نمي‌شود بلکه بايد وارد راهي شويم که به انسان معنا ببخشد و هرچه به آن راه نزديک‌تر شويم آن راه، معني‌دارتر و قابل اشاره‌تر شود و در اين تاريخ آن راه را تنها در انقلاب اسلامي توانستيم تجربه کنيم و به آينده‌اي فکر کنيم که از تنگناهاي تاريخي آزاديم. زيرا امکان انتخاب از دست غرب‌زدگان در آمده است.

#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده

19- جوانانِ گرفتار نيهيليسم ناآگاهانه خود را در تنگناي پوچي احساس مي‌کنند، هرچند براي رهايي از آن خود را به آب و آتش مي‌زنند در حالي‌که روشنفکران ما مظهر تجسّم همان نيهيليسم‌اند، و وقتي گردانندگان امور در ميان همين روشنفکران باشند لزومي نمي‌بينند جريان امور را تغيير دهند، بلکه مي‌کوشند سلطه‌ي کمّيّت و سياستِ قدرت را به هر نحو که شده است، اعمال کنند و در مقابل اين جريان، حرکات افراطي تحجّرمآبانه است که نه فقط ما را از چنگال نيهيليسم نمي‌رهاند، بلکه راه خروج از آن را در مقابل ما مي‌بندد.

براي آن‌که انسان مطابق امکانات ذاتي خويش به میان آید، بايد بداند کدام بنياد و چگونه آن بنیاد براي او تعيين‌کننده است؟ آیا در این رابطه راهي جز احساس حضور در تاريخي که خدا از طریق انقلاب اسلامی اراده کرده است، مي‌شناسيد؟

#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده

18- ما گرفتار جريان‌هايي از روشنفکري هستيم که در گردونه‌ي تقديرِ تاريخي خود در معرض آلودگي به عواقب تاريخ غرب هستند، ولي بدان آگاه نمي‌باشند. زيرا در مقابل غرب مجال انتخاب به خود نداده‌اند و انقلاب اسلامي حرکتي است که در مواجهه با غرب مي‌خواهد به جهان اسلام امکان انتخاب عطا کند تا از تقليل طبيعت به يک شيئ عبور شود و نسبت به تکنيک به بينش شهودي برسد و مانع از آن شود تا جوهر انساني به عوامل نفساني و غريزي تقليل يابد و در نتيجه نيهيليسم بشر را در بر بگيرد و بشريت از گنجينه‌هاي معنوي‌اش همواره غافل بماند.

به انقلاب اسلامي به عنوان مواجهه‌ي انسان‌هاي اصيل با جهاني فکر کنيد که تکنولوژي را به تخريب طبيعت تبديل کرد و بنا است انساني طلوع کند که با رجوع به طبيعت مسير انکشاف حقيقت را حتي در طبيعت در مقابل بشر بگشايد. همان چیزی که در نگاه غربی به طبیعت گم شده است.

#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده

17- در ماجراي غرب‌زدگي به تقديري دچار شده‌ايم که از آنِ ما نيست، بلکه بر ما تحميل شده است و چون بر ما تحميل شده نسبت به سير آن بيگانه‌ايم و نسبت به مراحل پيشرفت آن عقب‌مانده هستيم.

در حالي‌که از طريق حضور در تاريخ انقلاب اسلامي مي‌توانيم از اين ورطه به در آييم و به ساحتي ديگر حاضر شويم که امروز از مقابل ما گمشده است و آن احساس حضور در تقدير تاريخي است که در مواجهه با جهان مدرن براي ما پيش آمده، ولي نه آن‌که غرب‌زده شويم بلکه در اين مواجهه خود را با ديانت تشيع و انديشه‌ي صدرايي و عرفاني، «بازتعريف» کنيم.

#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده

16- از نظر هگل سرنوشت آدمي، رسيدن به آزادي است. به نظر هگل، تاريخِ جهان از مشرق آغاز مي‌شود و در مغرب به پايان مي‌رسد. از نظر او تحقق روح در تاريخ در حکم تحقق بهشتِ موعود بر روي زمين است، در حالي‌که چنين نيست.

زيرا بهشت موعود وقتي ظهور مي‌کند که انسان با نظر به «وجودِ» خود در سعه‌ي «وجود» قرار گيرد و از گذشته و آينده آزاد شود تا بتواند بگويد «اَلآنَ قيامَتي قائِمٌ»، اين است جهان گمشده‌ي بشر امروز که با رجوع به آموزه‌هاي انبياء الهي در افق جان انسان سوسو خواهد کرد و او را تا ابديت جلو مي‌برد.

در اين تاريخ هرکس خواست با وجودِ خود مرتبط باشد بايد با تاريخي که او را فرا گرفته رابطه برقرار کند، يعني با انقلاب اسلامي.

#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده