ادامه…
?مرحوم شيخ عباس قمى شاگرد عرفانى مرحوم آيت الله قاضى طباطبائى بوده
?و مفاتيح را با چنين روح و روحيه اى تدوين كرده است.
?خودش اهل سير وسلوك است،
?ولى نه سير وسلوك با سروصدا كه يك چيزهايى بگويد كه ما بگوييم
?خوشا به حالش،
?نه، اين ها بى سر و صدا هستند، گفتنى نيست.
?مرحوم راشد فرزند مرحوم ملّاعباس تربتى،
?در كتاب «فضيلت هاى فراموش شده» مى گويد:
?«يك هفته قبل از فوت پدرم يك دفعه نورى حدود يك ساعت آمد در خانه ما كه همه مى ديديم،
?پدرم مى خواست در مقابل آن بلند شود نمى توانست،
?گريه كرد و گفت: «السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَيْنَب كُبْري!».
?مرحوم راشد مى فرمايد:
?پيوسته پدرم همان طور كه در بستر بيمارى خوابيده بود،
?سر خود را به عنوان سلام تكان مى داد
✨و نور حدود يك ساعت حضورش ادامه داشت✨
⚡️همچنان پدرم گريه مى كرد
⚡️و به يك يك ائمه و پيامبر (صلوات الله عليه وآله) و فاطمه زهرا (عليهاالسلام) سلام مى داد.ا
?جناب آقاى راشد كه اين قضيه را نقل كرده آدم دير باورى است
?و خودش هم مى گويد من عموماً سعى مى كردم اين گونه موارد را باور نكنم
?تا اين كه خودم با چشم هايم ديدم.
?او مى گويد: بعد از اين قضيه، چند بار از پدرم پرسيدم اينقضيه چه بود؟
?ايشان در جواب من مى گفتند: حسنعلى، اين ها چشيدنى است و نه شنيدنى.
برشی از#کتاب_ماه_رجب_ماه_يگانه_شدن_با_خدا
آخرین نظرات