رساله الحقوق امام سجاد و اعلامیه حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 میلادی در پاریس امضا شد و با قبول بسیاری از کشورها جزء حقوق بین الملل نیز قرار گرفت در سایه ی قتل، کشتار و تهدیدات جانی جنگ های جهانی اول و دوم تنظیم شده است و محتوا و روح کلی آن ناظر به احترام به حقوق اولیه ی انسان ها و برابری همه ی افراد بشر جهت دسترسی به حداقل های زندگی و حیات فردی و اجتماعی است.
این اعلامیه در فضای نفی استبدادی که در دوران جنگ جهانی بر اروپا و بسیاری از کشورها حاکم بود نگاشته شده و ناظر به حقوق ابتدایی مردم در بهره مندی از یک زندگی حداقلی و برابر است.
حق زندگی، امنیت فردی، ممنوعیت بردگی، نفی شکنجه و آزار، برابری همه در برابر قانون، حق دسترسی به محاکم قضایی، حفظ حریم خصوصی، حق پناه جویی و تابعیت، آزادی در ازدواج، حق مالکیت، آزادی دینی و اندیشه و حق تغییر مذهب، حق دسترسی به خدمات عمومی و آموزش عمومی از موارد اساسی مطرح شده در اعلامیه ی حقوق بشر است.
با تأمل در مفاد این اعلامیه می توان دریافت
انگیزه اصلی تدوین کنندگان آن تأمین زیرساخت های معنوی جهت زندگی مسالمت آمیز بشر در جوامع و حفظ حداقل های لازم برای افراد آن بوده است، هر چند در مواردی اندک مانند حق تغییر ثانویه ی دین این اعلامیه با احکام اسلام تفاوت دارد اما در مجموع باید آن را گامی مثبت جهت پیشرفت جوامع دانست که دین اسلام بسیاری از مواد این اعلامیه را در لابلای احکام خود به صورتی مفصل تر و جامع تر بیان کرده است. امام سجاد علیهم السلام در این رساله علاوه بر نظر به نیازهای مادی به جنبه های فرا طبیعی نیازهای بشر نیز نظر داشته اند.
البته در مقایسه ی محتوایی این اعلامیه با رسالة الحقوق و سایر مفاد حقوقی اسلام باید این مطلب را افزود که اعلامیه ی جهانی حقوق بشر با دیدی سکولار و مادیگرایانه به بررسی این حقوق پرداخته است در حالی که رساله الهی حقوق امام سجاد علیهم السلام با نگاهی جامع، حق خداوند، نفس و افراد جامعه را مورد بررسی قرار داده است.
ضعف دیگر این اعلامیه را باید در رویکرد حق گرایانه ی صرف، آن جستجو کرد زیرا تنها به بیان حق اکتفا کرده و از مطرح کردن مخاطبین این حقوق خودداری یا غفلت کرده است در حالی که رسالة الحقوق امام سجاد علیهم السلام به بیان صاحبان حق و هم مخاطبین آن پرداخته است.
در پایان باید خاطر نشان کرد که نباید از تفاوت در فضای صدور این دو سند غافل ماند زیرا یکی در فضای پس از ترس و بحران جنگ جهانی اول و دوم و در فضایی آزاد و ناظر به نفی ظلم هایی بود که در این دو جنگ بر مردم اروپا رفت و دیگری در فضایی بود که امکان طرح برخی موارد به دلیل حکومت جلاد اموی پس از واقعه ی عاشورا وجود نداشت لذا امکان طرح برخی مسائل نیز منتفی بوده است.
استاد محمدشجاعی/سایت منتظران منجی
امام سجاد (علیه السلام) با دعاهایشان ما را تربیت می کنند
امام سجاد (علیه السلام) با دعاهایشان ما را تربیت می کنند
یکی از دعاهای امام سجاد (علیه السلام) دعای مکارم اخلاق (دعای بیستم صحیفه سجادیه) است که قویترین متن تربیتی را دارد. حضرت در واقع با این دعا ما را تربیت می کند.
حضرت در دعای مکارم اخلاق میفرمایند: «وَ اكْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ = خدایا از چیزهایی که من را به خودشان مشغول می کنند، بی نیاز کن». بی نیاز کن تا وقتم را در امور باطل تلف نکنم. « وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ = روزگار مرا در جهت هدفی که خلق کردی، فارغ کن». در واقع حضرت به تو می آموزد که خودت باید وقتت را فارغ کنی و استعداد و جوانی ات را هدر ندهی.
یعنی انسان اگر بخواهد واقعا راه و رسم زندگی، ارتباط با خدا و ارتباط با خودش و ارتباط با مردم را یاد بگیرد، باید به دعا ها مراجعه کند. چون معصوم با همه ی حقیقتش در آن تجلی کرده است. آن جایی که برای پدر و مادر دعا می کند؛ یا جایی که امام سجاد علیه السلام برای فرزندانش دعا می کند؛ یا برای خانواده اش دعا می کند؛ یا برای مسائل سیاسی، اجتماعی دعا می کند؛ انسان می فهمد که زندگی و انسانیت یعنی چه؟
مثلاً حضرت می فرمایند: خدایا کمک کن، از پدر و مادرم مثل یک سلطان ستمگر بترسم؛ نسبت به همسایه ها رفتارم مناسب باشم. امام سجاد (علیه السلام) انسانی با این عظمت، آن چنان لطیف هستند که با دیدن طبیعت مثل باران و رعد و برق و طوفان به یاد خدا می افتد و شروع به مناجات می کند.
- امام سجاد، تداوم بخش عزت و افتخار حسینی
- چگونگی شهادت امام سجاد (علیه السلام)
- امام سجاد (علیه السلام) سرچشمه كمالات انسانى
- دعای امام سجاد (علیه السلام) برای رفع غم و اندوه
- استراتژی امام سجاد (علیه السلام)
وقتی حضرت به ابر نگاه می کند، می فرماید:«وأنزل علینا نفع هذه السحائب و برکتها واصرف عنا أذاها = خدا یا برکت و نفع این ابر ها را بر ما فرو فرست و اذیت و ضرر آنها را از ما برگردان». یعنی حضرت با دیدن ابر خدا را می بیند. ما به ابر، آب، ماه و … نگاه می کنیم چه می بینیم؟
« الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی خَلَقَ اللّیْلَ وَ النّهَارَ بِقُوّتِهِ وَ مَیّزَ بَیْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لِكُلّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدّاً مَحْدُوداً = حمد و ستایش از آن خدایی است که شب و روز را به قوت خود خلق کرد و با قدرت خود بین آن دو جدایی انداخت و برای هر یک اندازه ای معین قرار داد.» شده ما وقتی شب را می بینیم بگوییم خدا شب را فرستاد. وقتی روز را دیدیم بگوییم الحمدلله روز شد. حمد و سپاس. حمد و ستایش از آن خدایی است که شب و روز را به قوت خود خلق کرده چه کسی می تواند این گونه حرف بزند؟
منبع:برگرفته از مباحث «آثار دعا» استاد محمد شجاعی
سفارش امام زمان به خواندن صحیفه سجادیه
محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند.
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان صلوات الله علیه را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان!
عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.
فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر.
گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی.
بعد ناگهان یاد جایی که امامj را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم.
مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه.
به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است.
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»[1]
مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»[2]
[1] . امام شناسی، ج15، ص 49و 50.
[2] . بحارالانوار، ج110، ص51 به بعد.
کتابی پر ازناله های عاشقانه
خواهش مىکنم عزیزان من، بهخصوص جوانان، با صحیفه سجادیه انس بگیرند؛ زیرا همهچیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همهچیز، وجود دارد… اغلب دعاهاى صحیفهى سجادیه- تا آنجا که بنده سیر کردهام- همین حالت را دارد. همهچیز مرتب و چیده شده است. مثل این است که یکنفر، در مقابل مستمعى نشسته و با او به صورت استدلالى و منطقى حرف مىزند. همان نالههاى عاشقانه هم که در صحیفه سجادیه آمده است، همین حالت را دارد.
بیانات امام خامنه ای ۱۳۷۳/۱۱/۱۴