?نیت زیبای مادری که توفیق حضور در پیادهروی اربعین را نداشت ولی خادم زائران امام حسین(ع) شد
⭕چند روزی بود دنبال کالسکه میگشتم. پیادهروی اربعین در پیش بود و ما یک کالسکه بیشتر نداشتیم.
کالسکهی دوم رو برای گل دومم میخواستم. طبیعتا گل اول کالسکه داشت. در صدد تهیهی کالسکهی دوم بودم و ترجیحا قصد داشتم استفاده شده پیداکنم. تا نزدیک سفر کمی مراعات خرجهامان را داشته باشم. به یکی دو نفر سپرده بودم که اگر کالسکه ی تمیزی سراغ داشتند که صاحبش میخواست بفروشد، خبرم کنند. توی دیوار هم گشته بودم اما چیز خوبی پیدا نکردم.
⭕تا اینکه به یکی از دوستان در تلگرام پیام دادم که دوست عزیز، ما تا آخر هفته انشاالله عازم هستیم. شما آشنا داری که کالسکه بفروشد؟
بعد از مدتی جوابم را داد که دختر داییام وقتی فهمیده شما به پیادهروی کربلا میروی کلی خوشحال شده و گفته، کالسکهی من تقدیم راه امام حسین(علیه السلام).
گفتم -شرایطش چطور است؟ پیام داد که این بنده خدا بعد از ۱۵ سال خدا به او گل پسری داده است. الان از خدا گل دختری میخواهد و گفته کالسکهام نذر پیادهروی اربعین .
گفتم چقدر تقدیم کنم؟ گفت، میگوید فقط برای حاجتش دعا کنی و اینکه خودش تا به حال قسمتش نشده برود پیادهروی اربعین. اینطوری کمی دلش آرام میشود. خدا را شکر کردم الحمدلله کالسکه جور شد.
⭕شب سفر داشتیم کالسکهها را برای قسمت بار هواپیما بسته بندی میکردیم. ناگهان چرخ کالاسکهی اهدایی درامد. داشتیم پشیمان میشدیم از بردنش. اما وقت دیگری برای تهیه نداشتیم. مثل اینکه قسمت بود حتما همسفر ما بشود!
الحمدلله به نجف رسیدیم و بعد از زیارت مولا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، پیادهروی را شروع کردیم.
⭕الحمدلله کالسکهها چرخشان میچرخید. چرخید و چرخید تا حرم ارباب. خیالم راحت شد دینم ادا شده و کالسکه به کربلا رسیده. بگذریم که در راه کلی برای حاجتروایی آن خانم دعا میکردم.
ارباب به فکر زائرانش است..!
شب آخری که کربلا بودیم، فکری به ذهنم رسید. اصلا این کالسکه فقط برای خیر آمده بود. جز خیر استفاده نشد.
⭕گفتم حالا که اهدایی راه ارباب هست چرا کاملش نکنم…
رفتم سر راه زائران اباعبدالله. گفتم آنقدر میایستم تا حضرت خودش راهبر بعدیاش را انتخاب کند.
چند دقیقهای نگذشت که دیدم پدری فرزند معلولش را به پشت گرفته و با خانم و دو فرزند دیگرش راهی زیارت شده. قلبم از انتخاب حضرت لرزید. جلو رفتم و گفتم: – آقا کالسکه لازم ندارید؟ با خوشحالی گفت: – بله میخواهم! فقط کجا پساش بدهم؟ گفتم: – این کالسکه مسیر پیادهروی را آمده و دلش میخواهد بازهم اینجا بماند! ما داریم میرویم.
⭕شادی چهرهی زائر خستهی اباعبدالله، تقدیم به نیت زیبای یک مادر..!
✅خوشا به نیت آن خانم.
❌منبع:سایت اربعین
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات